دکتر محمدصادق صادقی؛ دستیار استاندار کردستان در امر مردمیسازی دولت
مستفاد آیات قرآنی و روایات اسلامی، تاثیر و نقش مردم در تعیین سرنوشت اجتناب ناپذیراست و این سرنوشت دارای ابعادی است اعم از؛ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تربیتی، اقتصادی و …. از آنجایی که در مدل حکمرانی مطلوب امامین انقلاب، مردم نقش اساسی و ویژهای دارند، از این رو توجه به ظرفیت وقدرت مردم در ساحات مختلف دیده شده، از تقنین تا نظارت و اجرا، میدانداری مردم مورد توجه بوده است. لذا از هر فرصتی برای تبیین اهمیت حضور مردم استفاده شده که نامگذاری شعار امسال از سوی رهبر معظم انقلاب “جهش تولید با مشارکت مردم” تبلور و تجلی همین تفکر متعالی است و این دیدگاه معظمله را نشان میدهد که در این برهه از زمان، مسئله اقتصاد و به طریق اولی «تولید» با حضور آحادی مردم به فرجام خواهد رسید، لیکن داشتن اتاق وضعیت، سیاستگذاری، ترسیم نقشه راه و برنامه مدون برای نیل به این مهم، لازم و ضروری است.
جهش تولید مستلزم شناخت صحیح میدان اعم از منابع، ظرفیتها، سرمایه انسانی، بوم و جغرافیا و حتی پیشینه و ذائقه ساکنین محلی، نیازمندیها، وضعیت بازار، و… است و مضاف بر آن همراهی تمامی دستگاهها از قانونگذاری تا حذف قوانین و مقررات مزاحم گرفته تا رفع موانع و تسهیل امور اداری و صدور مجوزها و … با وحدت ملاک تصدیگری آحاد مردم در تولید راهگشا و شتابدهنده خواهد بود.
اگر شقوق تولید را ؛ 1- مردم 2- دولت 3- حلقههای میانی تولیدی (اقتصادی) بدانیم، باید نقش هرکدام را بدرستی تمیز دهیم و بایستههای آنها را ترسیم نمائیم.
نقش فرهنگسازی جهت اقناع آحاد مردم در راستای نقشآفرینی در تولید و گفتمانسازی، بسیار قابل توجه خواهد بود لیکن به موازات دستگاههای اجرایی برای تسهلگری و آسان سازی ورود آحاد مردم در عرصه تولید، دستگاههای فرهنگی، تربیتی و رسانهها هم میبایست برای نهادینه نمودن و اشاعه گفتمان مردمیسازی اقتصاد و تولید باید حضور موثر میدانی داشته باشند.
فرهنگسازی اگر به درستی اتفاق بیافتد هم در گسیل سرمایههای خرد مردمی تا مشارکت آحادی در رسته و عرصههایی که افراد خود را مفید فایده میدانند، بسیار موثر خواهد بود.
برای نیل به جهش تولید با مشارکت مردم ضروری است مدلی برگرفته از دفاع مقدس ارائه نمود، تا در عین سادگی و همهفهمی، هر کسی جای خود را پیدا کند و به اقتضای ظرفیت و توان فردی، در تولید افاده نماید. تعبیر تولید در مقیاس کلان و محصور نمودن به صنایع بزرگ، راه مشارکت را محدود و محصور میکند.
اگر تولید را در دو مقیاس خُرد و کلان در نظر بگیریم و هر کدام را به بخشهای مختلفی از صنعت، کشاورزی، دامداری، زنجیرههای ارزش محلی و حتی تولید مسکن تسری دهیم با توجه به ظرفیتهای گوناگون آحاد مردم ، هر شخصی جای خود را در تولید پیدا خواهد نمود و این تبیین وضعیت و آسانسازی، رسالت دولت است و البته حلقههای میانی اقتصادی و تولیدی میتوانند پیشران و شتابدهنده ماجرا باشند.
از دیگر مقدمات جهش تولید، ضرورت توسعه آموزشهای مهارتی است که دقت و سرعت و ضمانت را برای تحقق جهش تولید در پی خواهد داشت و این مهم میبایست به درستی برای آحاد مردم تبیین شود و دسترسی به آموزش در خوشههایی که توفیق بیشتری در بازار دارند و بداعت و نوآوری در آنها مورد توجه قرار گرفته برای عموم مردم و جوامع اهدف تخصصی فراهم گردد.
در اصول 43 و 44 قانون اساسی، افق نظام اقتصادی کشور به صراحت بیان میشود و به گونهای میتوان تعاونیها را به عنوان کانونی جهت جلب ظرفیتهای راکد مردمی به منظور جهش تولید مورد توجه قرار داد. البته تجربیات ناموفق برخی از افراد که بواسطه مطامع فردی، تصویر این ظرفیت فوقالعادهی مردمی را بعضاً ناموفق جلوه میدهد، نمیتواند تولید و اقتصاد را از این ظرفیت عظیم غافل نماید و باید به این مهم توجه جدی نمود، لیکن ضروری است تعاونیهای تخصصی و محلی بیش از پیش فعال شوند و خلاءهایی قانونی و یا ساز و کارهایی که موجب سوء استفاده و انحراف این ظرفیت میشود با تشریک مساعی جمع نخبگانی و فعالین کارآزموده میدانی شناسایی و مرتفع گردد.
کردستان از دیرباز مردمانی سخت کوش و تلاشگر داشته و بواسطه وضعیت جغرافیایی آن، سهم قابل توجهی در کشاورزی و دامپروری داشته اما با ترویج فرهنگ غلط مصرفگرایی وتمرکزگرائی بر شهرها، این استان هم تحت تاثیر قرار گرفته و رفته رفته روستاهایی که سالها تولیدگر بودند بمنظور دستیابی به رفاه بیشتر به سمت مصرفگرائی سوق یافته و بخش قابل توجهی از زنجیرههای ارزش که کانون اصلی آنها روستاها بودند مورد غفلت و فراموشی قرار گرفتند و به مرور حذف شدند.
زنجیره ارزش دام سبک که مازاد بر تامین نیاز کردستان، طی سالها سهم قابل توجهی از نیاز بخشی از کشور را تامین مینمود متاسفانه به دلیل سیاستگذاریهای غلط، عدم توازن در قیمتگذاری نهادهها و گوشت قرمز، ابلاغ مقررات تک بعدی در معماری و نظام مهندسی ساختمان که امکان الحاق فضای نگهداری دام همجوار با محل سکونت را مغایر با مولفههای بهداشتی میداند و … این زنجیره ارزش را به شدت تنزل بخشیده و هرچند طی سالهای اخیر مدیریت علمی و انقلابی توانسته تا حدودی تقویت و احیا نماید، اما هنوز به جایگاه اصلی آن بازنگشته است. در صورتی که در کنار پرورش همین دام سبک علاوه بر تامین گوشت قرمز و لبنیات با مشتقات فراوان لبنی، بستر فعال نمودن زنجیره کُرک و پشم، ریسندگی، رنگرزی، قالیبافی، گلیم و جاجیم و … تا بهرهگیری از کود حیوانی و سایر مشاغل و منافع وابسته به این زنجیرههای ارزش، احیا و تقویت میشد و علاوه بر جهش تولید در این عرصه، تولید اشتغال هم صورت میگرفت، اقتصاد هم به درستی سامان مییافت و تورم ناشی از چاپ پول و ارز ترجیحی و … (مربوط به این زنجیره) هم بدرستی مدیریت میشد و بسیاری از آسیبهای اجتماعی، مهاجرت از روستا و حاشیهنشینی که محصول عدم اشتغال روستایی است هم بدرستی حل و فصل میگردید.
گیاهان دارویی خُودرُو بواسطه اقلیم و شرایط آب و هوایی منطقه میتواند زنجیره ارزش قرار گیرد، محصولات متنوع کشاورزی و باغات از گردو تا کشمش و انگور، تا توتفرنگی و شاتوت و بادام و … که متاسفانه بصورت خام از استان خارج میشود، میتوان با فراوری، صنایع تبدیلی و بستهبندی و … ضمن ایجاد اشتغال فرآوان برایی نیروهای مستعد شغل، بیشترین بهره را از آن گرفت.
در حوزه مسکن و در واقع تولید مسکن افقی توسط مردم این مهم هم شتاب بیشتری خواهد گرفت و باتوجه به اینکه مسکن بیشترین سهم را در تورم دارد و سهم قابل توجهی از درآمد خانوار هزینه مسکن میشود با سامان یافتن مسکن، التهاب معیشت هم قدری التیام خواهد یافت.
در احیای روستاهای تولیدی میتوان به نقش بیبدیل تولید محصولات لبنی در روستاها اشاره نمود که به دلیل عدم تقاضا و یا عدم امکان روزانه تولید به سمت بازارهای شهری معمولاً صرفهای برای تولیدکننده نداشته و به همین جهت اقبالی برای اشاعه و تکثیر تولیدگران این عرصه ایجاد نمیکند، با اندک حضور میدانی و با حداقل مساعدتهای دولتی و اعطای تسهیلات میتوان دستگاههای نگهداری شیر را برای این تولیدکنندگان تهیه نمود تا بتوانند با مدیریت صحیح محصول و فرآوری آن به سود واقعی برسند و زمینه دلالی کاسبان و محرومیت تولید کننده از بین برود. هچنین است در زنجیره ریسندگی و قالی بافی، تا ارغوان بافی و صنایع دستی و …
شهرکهای صنعتی کوچک مقیاس روستایی یا بخشی بنا به اقضاء بوم محلی که از ساخت ادوات کشاورزی تا چرخه تولید نان کامل که در برخی از نقط استان هماکنون هم فعال هستند میتوانند بستر حضور و مشارکت مردم را فراهم نمایند
همچنین است؛ ایجاد شهرک صنعتی مشترک میان کردستان ایران و اقلیم بمنظورتقویت قدرت مدیریت فعالان اقتصادی و افزایش مشارکت مردمی و سرمایهگذاران در امر تولید.
به موازات تولیدات خُرد، روستایی، خانگی و … میبایست در زمینه جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی در راستای تولیدات انبوه در حوزه صنعت، معدن و … رایزنی نمود و از طرفی از ظرفیت سرمایههای راکد مردمی هم نباید غفلت نمود که اگر به درستی تبیین و اقناع صورت گیرد، ای بسا در بسیاری از پروژههای صنعتی کلان هم نیازمند سرمایهگذار غیرمحلی نباشد و اما این اتفاق مستلزم طراحی صحیح و مقبولی است که با ارائه مدل تعاونی یا شرکت سهامی بصورت شفاف و قابل فهم، سرمایههای خرد را جذب و هدایت نماید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.