❇️ پایان جنگ تحمیلی هشت سال دفاع مقدس در اذهان رزمندگانی که بخش قابل توجهی از زیست خود را در عرصه نبرد وجهاد تجربه کرده بودند چالش سنگینی بود و فضای پس از پذیرش قطعنامه مبین این سوال بود که زین پس چه باید کرد؟ امام این چالش را با باز نمودن جبهه جدید در پیام موسوم به تشکیل بسیج دانشجو و طلبه در آذر ۱۳۶۷ رفع کرد و نه تنها در مقام تبیین بلکه در مقام امر، افق جدیدی را پیش روی حزب الله گشود و فرمان تشکیل هستههای مقاومت به مثابه هستههای مقابله کننده با سلطه شرق و غرب در سراسر گیتی را صادر نمود.
❇️امام خوب میدانست که مردمی که انقلاب را بر تکیه بر بسترهای دینی رقم زدهاند خود باید عامل بقا، ثبات و پیشرانی آن باشند و به همین منظور در آن دوران افق نقشآفرینی جهانی را در برابر بسیج دانشجو و طلبه که خود برخاسته از مردم بودند گشود تا گستردگی جبهه مقاومت در سراسر جهان با حضور نه تنها مسلمانان بلکه تمام آزادیخواهان باشد. ولی متاسفانه این فرمان تا حدود زیادی روی زمین ماند.
❇️متاسفانه عدم توجه به تشکیل هستههای مقاومت مبتنی بر ظرفیتهای مردمی باعث از دست رفتن یک سری فرصتها و تبدیل آن به تهدید شد؛ آن چنان که در همان ایام شوروی در حال فروپاشی بود و در درون با تمایل مردم خود به اسلام مواجه بود و در نتیجه موجی موسوم به موج دوم اسلامخواهی در درون آن شکل گرفت و همین ترس و دلهرهای را در بلوک غرب ایجاد کرد ولی عدم استفاده از این فرصت مبتنی بر تشکیل هستههای مقاومت باعث شد تا جریان سرمایهداری این تشنگی را به نفع خود مصادره کند و این فرصت را برای جمهوری اسلامی به تهدید تبدیل کند و آنها را تبدیل به گروههای مسلح معارض با جمهوری اسلامی کند. این موضوع در موج سوم اسلام خواهی هم پیش آمد و دراوج چالشهای نظام سرمایهداری در غرب در دهه هشتاد شمسی، موج سوم اسلامخواهی شکل گرفت و فرصت ارتباط با این گروهها در اقصی نقاط جهان فراهم شد ولی چون سازوکار مدیریت آن دوران به صورت حرکت عمومی و حضور مردم در این عرصهها نبود به نحو احسن از آنها استفاده نشد و این فرصتها با راهبردهای دقیق و پیچیده میدانی دشمن تبدیل به تهدید شدو در نتیجه این غفلت، گروههای اسلامی که بر علیه آمریکا در غرب آسیا صفآرایی کرده بودند در برنامهریزی پیچیدهای چرخش ۱۸۰ درجهای کردند و بر علیه شیعیان قرار گرفتند و منافع آنها را مورد هدف قرار میدادند.
❇️حال پس از گذشت بیست و اندی سال از فرمان تشکیل هستههای مقاومت در در امتداد دوران طوفانالاقصی و شرایط جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، شرایط به گونهایست که موجی از اعتراضات در ملتهای مختلف علیه آمریکا و اسراییل رقم خورده و برای به نتیجه رسیدن لازم است تا حرکت عمومی بر علیه استکبار رقم بخورد و تحقق این معنا جز با پای کار آوردن مردم و تشکیل وفعالسازی هستههای مقاومت در سراسر جهان رقم نخواهد خورد.
❇️برای پای کار آوردن مردم در عرصه بینالملل، نیاز به بازبینی ماموریت نهادها و سازمانهای مسئول است و این بازنگری با افزودن منابع انسانی به صورت کارمندی و بیشتر شدن بودجه برای ساختار موجود اثربخش نخواهد بود و راه به جایی نخواهد برد و لازم است ستادها، سازمانها و نهادهای با ماموریت داخلی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی امنیت ملی، آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات، قرارگاههای فرهنگی و اجتماعی و … و نهادها و سازمانهای بینالمللی مانند نیروی قدس، سازمان فرهنگ و ارتباطات، وزارت خارجه و… در این زمینه نقشآفرینی جدی داشته باشند تا در ساختار و ماموریتها، فعالسازی مردم به صورت جدی و نه نمایشی نهادینه شود؛ در غیر این صورت این جبهه اگر بهترینهایی مانند حاج قاسم را هم داشته باشد توفیقات زیادی را نخواهد داشت.
❇️از جمله راهبردهای اساسی حضور مردم، فعالسازی ظرفیتهای خاموش بالقوه است و از جمله ظرفیتهای خاموش بالقوه، نوجوانان و جوانانی هستند که با تکیه بر استعدادها و خلاقیتهای سرشار میتوانند پیشرانی این موضوع را داشته باشند همانطور در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس این اتفاق رقم خورد و فتوحات متعددی توسط این قشر رقم خورد. اکنون نیز برای ایجاد حرکت عمومی در فضای بینالملل به شدت نیازمند حضور این بخش از جامعه هستیم مضاف بر اینکه رهبری مطالبه ورود این قشر را در سخنرانی ۱۲ آبان ۱۴۰۳ در قالب برقراری ارتباط با نوجوانان و جوانان کشورهای منطقه و بینالملل مطرح کرد. ولی متاسفانه این مطالبه آن چنان مورد توجه قرار نگرفت و در بروکراسی سازمانها و نهادهای مسئول کمرنگ شد.
این قشر توانایی فتح میدانهای مختلف را دارد و اگر بستر بینالملل برای این قشر باز و سازوکارها و لوازم آن برای نقشآفرینی آنها فراهم شود با استعانت الهی خواهند توانست هستههای مقاومت را در سراسر جهان تشکیل دهند.
✍️ مجید افضلزاده
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.