امید تمدنی و اجتماعی
تمدن مادی غرب با بهکارگیری همه ظرفیت عقل ابزاری خود و فراهم کردن همه ابعاد رفاه مادی و شکوفایی تمدن ابزاری، انسان مدرن را در وجوه مادی و بهرهگیری از لذایذ دنیوی در اوج و انسانیت و فضایل اخلاقی را در حضیض قرار داده است. در مقابل آن تمدن اسلامی میتواند با بهرهگیری از ظرفیت مهدویت همه ظرفیتهای مادی و معنوی جهان را در خدمت انسان الهی قرار داده و با تغییر جهتگیریهای علوم و فنون به سمت رشد و اعتلای کلمه حق و گسترش عدل در بین مردم قرار گیرد. از سوی دیگر میتوان گفت یکی از دستاوردهای مدرنیته تضعیف امید الهیاتی و تمدنی بوده است. القای یاس و ناامیدی به کشورهای جهان سوم و تلقی بنبست و انسداد و عدم حرکت که در نهایت به القای یاس و ناامیدی از دنیای اسلام، دین و میراث تمدن اسلامی رسید. انقلاب اسلامی با تلاش در جهت بازآفرینی و بازتولید تمدن ایرانی اسلامی با تمام توان در برابر القای ناامیدی که مدرنتیه آن را رهبری میکرد، ایستاد و با همه چالشهایش توانسته آلترناتیوی در برابر ناامیدی القاشده نسبت به کارآمدی دین در حکمرانی شکل دهد. انقلاب اسلامی در شرایطی امیدواری تمدنی را احیا کرد که جهان اسلام با نوعی انسداد و رکود رو به رو بود و امیدی برای تغییر و گشایش در این وضعیت در بین مسلمانان وجود نداشت. لذا امید اجتماعی نقطه عزیمت مهمی در تحولات تمدنی قرن اخیر بوده است. اربعین برشی از تمدن نوین اسلامی است که ظرفیت نمایش «تغییر» حول مفاهیم اسلامی و تحول در ساختارهای حکمرانی جهان را دارد. این نمونه کوچک، تصویری بسیار امیدبخش و امیدآفرین از آینده انسان و جهان است؛ تصویری بینظیر و منحصربهفرد از تجلی ارادههای فردی در راستای امری قدسی و تبلور ایمان و ایثار. امید تمدنی نوعی از امیدواری اجتماعی است که ناظر بر مولفههای تمدن اسلامی تعریف میشود. ریشه اصلی امید تمدنی درباور به موعود و توجه به مهدویت است که همراه با تحولات اجتماعی و سیاسی تاریخ اسلام و ایران صورتبندی شده و تلفیق این دو، پویایی، نشاط و حرکت رو به جلو برای امت اسلامی را میسر میکند. امید یکی از مهمترین نقاط کانونی تمدنسازی است و در نقطه مقابل یاس نیز میتواند مهمترین بحران و معضل تمدن اسلامی باشد. اگر امید از کلانترین سطوح اجتماعی تا سطح فردی رواج یابد و کنش های معطوف به آن شکل بگیرد سیر تمدنی و حرکت به سمت غایات بزرگ انسانی تسریع و تکمیل خواهد شد. این نکته نیز نباید مغفول واقع شود که جهان غرب برای ایجاد باور عمومی به ناکارآمدی دین در اداره جوامع نیز از هیچ تلاشی در دو قرن اخیر فروگذار نکرده است. همچنین نظام سرمایهداری از انواع ابزارهای خود مانند تحریم، جنگ، کودتا و انقلاب های رنگی و … در جهت تضعیف حکومتهای اسلامی و حتی غیراسلامی معتقد به مبارزه با امپریالیسم و به عبارتی معتقد به گفتمان مقاومت بهره برده است. ترویج ناامیدی از ساختارهای دینی در اداره امور کشورها تلاشی در جهت ایجاد یاس تمدنی در بین ملت های مسلمان است تا حتی تصور بازآفرینی تمدن اسلامی را در سر نداشته باشند. بر این اساس چنانچه امید در سطوح کلان اجتماعی رواج پیدا کند و کنشهای اجتماعی ناظر بر آن شکل گیرد، حرکت تمدنی به سمت اهداف و غایات جامعه اسلامی نیز به ثمر خواهد نشست اما اگر ناامیدی وسیع در سطح کلان تمدنی و در همه ساحتهای آن تسری یابد شکستها و بحرانهای جدی در جامعه ایجاد خواهد شد؛ بنابراین امید اجتماعی و تمدنی یکی از نقاط عطف جامعه اسلامی است که میتواند موجبات پیشرفت، حرکت و موفقیت جامعه باشد و درصورت کاهش میزان آن، جامعه با بحران هویت و عدم انسجام و همچنین رکود و بیعملی مواجه خواهد شد. در بعد تمدنی امید رابطه مستقیمی با ایمان دارد. هرچه ایمان نسبت به معادباوری و منجی افزایش یابد، امیدواری الهیاتی و اجتماعی افزایش خواهد یافت.
رویداد اربعین و تجربه حکمرانی مردمی
حکمرانی مردمی در ادبیات فرهنگی و سیاسی ما مفهومی نوپاست که نیازمند نظریهسازی و سنجههای عملی برای یافتن حدودوثغور آن است اما در اربعین نمونهای از حکمرانی مردمی مشاهده میشود که مردم نه وامدار حاکمیتند، نه مجری سیاستها، نه فقط مخاطب منفعل و نه کارگر پروژهها بلکه در این فرآیند مردم محورند و دولتها در جهت تحقق ارادههای مردمی بسترهای لازم را فراهم میکنند. چنانچه شاخصهای این مدل از حکمرانی، احصا و به سایر حوزه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تسری یابد در حل مسائل جامعه تسریع و تسهیل حقیقی صورت میپذیرد و در نتیجه امید و نشاط ناشی از این مدل تعامل در جامعه منتشر خواهد شد. در این الگو مردم میتوانند اراده و خواست خود را محقق کنند، مساله را بیابند، برای آن راه حل پیدا، راهکار را اجراییسازی و نتیجه را مشاهده کنند. یکی از پررنگترین نتایج تقویت حکمرانی مردمی ایجاد حس مسئولیت و مشارکت حقیقی در بین مردم است. یکی از خلاهایی که موجب ایجاد یاس در جامعه میشود حس عدم مشارکت در فرآیندهای گوناگون حکمرانی است. اربعین بهترین بستر ایجاد مشارکت مردمی است. زائران اربعین از مشارکت خود در یک امر قدسی جمعی، احساس بسیار خوبی دریافت میکنند؛ حسی که در دل خود همراه با همدلی، نوع دوستی و ایثار نیز هست. لازم به ذکر است تجربهای که صاحبان موکبها در تعامل با دولتهای مختلف برای برنامه ریزی، اجرا و ارائه خدمات خود به زائران در سالهای اخیر داشتهاند، قابل مطالعه و قابل تکثیر است.
مفاهیم فرهنگی حاکم بر رویداد اربعین
فرهنگ حاکم بر پدیده راهپیمایی عظیم اربعین فرهنگی الهی است و برگرفته از آیات قرآن کریم و تعالیم دین اسلام است. 1
انفاق
مفهوم انفاق مفهومی فرهنگی است که با فطرت پاک انسانها در سراسر جهان ارتباط میگیرد و میتواند وجدان همه انسانها فارغ از دین ومذهب را متاثر کند. انفاق مفهومی امیدآفرین در دنیای فردگرای معاصر است. دنیایی که در دوران کرونا و در جریان جنگ های تاریخ معاصر تجربیات تلخی در سقوط انسانیت و بی رحمی نسبت به همنوع را تجربه کرده است. انفاق و مواسات در فرهنگ اسلامی دو مفهوم امیدآفرین برای جامعه تلقی میشوند که در اربعین نیز بسیارمتجلی است. تکثیر این این مفهوم در طول سال و منحصر نکردن ان به ایام خاص و ورود این مفهوم به عرصه فرهنگ عمومی یکی از دریچه های ایجا د امید اجتماعی است. اگر انفاق وارد فرهنگ عمومی مردم شود آنها در تعامل با یکدیگر حس نوع دوستی، توجه و یاریگری و اعتماد بیشتری را تجربه خواهند کرد. کاهش میزان بیاعتمادی اجتماعی و فردگرایی افراطی با ترویج مفهوم انفاق و مواسات شکل میگیرد. همچنان که در دوران کرونا یا بحرانهایی مانند سیل و زلزله این مفهوم پررنگ میشود باید در طول زندگی روزمره هم به امری رایج و پسندیده تبدیل شود. وام گرفتن این مفهوم از اربعین حسینی و تسری آن به حوزههای مختلف غیر از اطعام و اسکان، (مانند خدمات متنوع شغلی، پزشکی، آموزشی، …) در عرصه ارتباطات میان فردی اجتماعی موثر خواهد بود. تقویت ارتباطات میان فردی نیز به رشد امید اجتماعی کمک شایانی میکند؛ چرا که با افزایش حس تعلق و انسجام اجتماعی امید به بهبود شرایط و ترسیم آینده روشن تقویت میشود.
فرهنگ مقاومت و جهاد
مفهوم دیگری که در اربعین متجلی است عشق و ایمان به یک امر الهی و یک امام معصوم و اثبات پایداری در راه تحقق هدف آن امام معصوم است. وقتی کسی در مسیر پیاده روی اربعین گام برمیدارد به نوعی پایبندی خود به تحقق اسلام آن چنان که امام معصوم آن را میخواست را اعلام میکند پس مرزبندی دقیقی بین ادعاهای موجود و امر حقیقی شکل میگیرد؛ چرا که اسلامی که امام حسین علیه السلام در راه آن جان خود را فدا کرد دارای مختصاتی است که با جریانهای متعدد اسلام آمریکایی از وهابیت تا داعش فاصله و مرزبندی دقیقی دارد؛ هم در سبک زندگی فردی و هم در نوع کنش سیاسی و اجتماعی این تفاوت بارز است. راه امام حسین راه مقاومت در برابر کفر حتی با شهادت است پس با نشان دادن ثمرات این راه که همان پایداری دین اسلام در طول 14 قرن پس از شهادت ایشان است، میتوان امید به پایداری راه حق و سستی تمدن مادی را به انسان معاصر یادآوری کرد. فرهنگ مقاومت که با گفتمان انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) در جهان معاصر احیا شد نقطه امید بخش آزادیخواهان جهان در برابر جبهه سرمایهداری و استکبار است. با وقوع رویداد طوفان الاقصی و جنایات سبوعانه رژيمصهیونیستی قدرت گفتمان مقاومت در سطح جهان چندین برابر شده و این ظرفیت عظیم امیدآفرین موجب گرایش بسیاری از آزادگان جهان به اسلام و اشنایی با فرهنگ اسلامی شده است. گویا مقاومت گفتمان نجات جهان از جنایات رژیمصهیونیستی است.
پینوشت
1-«انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ- ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» سوره توبه آیه ۴۱
✍️ خانم مرجان صومی، مدیر محتوایی موسسه فرهنگی هاتف
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.