رهبر معظم انقلاب مدظله، در ابتدای امسال، دو نکته مهم در خصوص مشارکت آحاد مردم در سرمایهگذاری برای تولید، مطرح کردند. ایشان هر مقداری از سرمایه و هر مقیاسی از واحد تولیدی را دارای نقش و اثر در تحقق شعار سال دانستند:
• «سرمایههای کوچک تا سرمایههای بزرگ؛ از یک مرغداری کوچکِ محدود شما بگیرید تا یک کارخانهی عظیم؛ همهی اینها سرمایهگذاری است؛ میتوان این کارها را انجام داد. » (۱)
• «وظیفهی مردم همین است که هر کس میتواند، پولی دارد، امکانی دارد برای اینکه یک تولیدی، ولو کوچک، به وجود بیاورد، این کار را بکند ــ آن کسانی که همّتی کردند و اقدام کردند، سودش را هم خودشان بردند، هم کشور و مردم سود بردند ــ تا کسانی که کارسازان و کارفرمایان و اشتغالآفرینان بزرگ هستند که میتوانند چند هزار نفر را به کار وادار کنند با تولید؛ همهی اینها [وظیفه دارند]. » (۲)
آیا مسئله اقتصاد ایران مقدار، مقیاس و اندازه در اقتصاد است؟
پس از انقلاب صنعتی اول، چندین دهه است که موضوع مقیاس کسب و کارها، شرکتها و سازمانها در اقتصاد و حکمرانی، با نظرات گوناگون و بعضاً علیه یکدیگر مطرح میشود و گاه به چالش و مسئله مبدل گشته است. نظر برخی، حمایت و توسعه کسب و کارهای کوچک و متوسط و نظر برخی دیگر، حمایت و توسعه کسب و کارهای بزرگ است. این دو دیدگاه، نه تنها متفاوت از یکدیگرند بلکه گاهی در تضادند؛ یعنی بعضاً برای توسعه کسب و کارهای با مقیاس کوچک و رقابتپذیری در این عرصه، توصیه میکنند که مقیاس کسب و کارهای بزرگ نیز کوچک شود و برعکس. در این جدال، برخی شدیداً مخالف حمایتهای مالی و سیاسی از کسب و کارهای کوچکمقیاس هستند و سرمایهگذاری در آنها را هدررفت منابع تلقی میکنند زیرا معتقدند که معمولاً این نوع شرکتها رشد پایینی داشته و یا دچار ورشکستگی میشوند. در مقابل طرفداران مقیاسهای کوچک، کسب و کارهای بزرگمقیاس را محکوم به انحصارگرایی میکنند و عدم وجود عدالت اجتماعی در آنها را بزرگترین ضعفشان میدانند. اما به راستی کوچک یا بزرگ؟
«کوچک زیباست؛ اقتصاد چنان که انسانها اهمیت دارند » (۳) و «بزرگ زیباست؛ اسطورهزدایی از کسب و کارهای کوچک » (۴) عناوین دو کتاب مشهور و مقابل هم در این درگیری تاریخی هستند در ادامه نکات منتخبی از این دو کتاب را برای معرفی این دو تفکر ذکر میکنیم سپس به پرسش اصلی – کوچک یا بزرگ؟- میپردازیم.
با انتشار کتاب «کوچک زیباست» در سال ۱۹۷۳، زمزمههای یک حرف نو در ادبیات اقتصاد توسعه و اقتصاد سیاسی، به گوش میرسید. در این کتاب نویسنده، ارنست فریدریش شوماخر (۵) ، میگوید مسئله اصلی بشر نه «چگونه تولید بیشتر داشته باشیم»، بلکه «چگونه تولیدی انسانی، پایدار و متناسب با نیازهای واقعی داشته باشیم» است. اقتصاد، بهزعم او، باید علم اخلاقی باشد که کرامت انسان و صلح را در مرکز توجه قرار دهد، نه صرفاً سود و شاخصهای عددی. شوماخر معتقد است تقلید کشورهای فقیر از مدل صنعتی غرب – که یک صنعت بزرگمقیاس است – خطاست، زیرا این کشورها نه سرمایه کافی و نه ساختار اجتماعی مشابهی با صنعت غربی دارند. به زعم او کشورهای فقیر به پذیرش روشهای تولید و استانداردهای مصرفی که امکان خوداتکایی و خودیاری را از بین میبرند، کشیده شده و به این کار سوق داده میشوند. نتیجه آن، استعمار نوی ناخواسته و ناامیدی است.
از نظر شوماخر هرچه فعالیتها، سازمانها و فناوریها بزرگتر شوند، خطر غیرانسانی شدن و تخریب طبیعت، بیشتر است و این اتفاق خلاف تولید و توسعه پایدار است.
او در قسمتی از کتاب باور خود را در رابطه با مالکیت خصوصی بنگاههای اقتصادی در سه دسته بیان میکند:
• شرکتهای کوچکمقیاس: در این سطح، مالکیت خصوصی طبیعی، ثمربخش و عادلانه است.
• شرکتهای متوسط مقیاس: مالکیت خصوصی تا حد زیادی از نظر عملکردی غیرضروری است. شوماخر معتقد است که در این مقیاس، مالکیت باید به گونهای تغییر کند که مردم بیشتری در آن سهیم باشند.
• شرکتهای بزرگمقیاس: مالکیت خصوصی یک افسانه است؛ به مالکان بدون داشتن فعالیت خاصی، این امکان را میدهد تا طفیلیوار از ثمره کار دیگران ارتزاق کنند. این نه تنها ناعادلانه است، بلکه یک عنصر غیرمنطقی است که تمام روابط درون شرکت را مخدوش میکند.
در نهایت پیام شوماخر این است که پیشرفت واقعی نه در «بزرگتر شدن بیوقفه»، بلکه در یافتن اندازه درست و انسانی برای اقتصاد و فناوری نهفته است؛ چراکه در بسیاری از موارد، کوچک واقعاً زیباست.
در سال ۲۰۱۸، کتابی انتقادی در مقابل کوچک زیباست چاپ و عرضه شد. این بار رابرت دیوید اتکینسون (۶) و مایکل لیند (۷) ، «بزرگ زیباست» را نوشتند. آنها در این کتاب در برابر شوماخر مواضع شدیدی گرفتهاند و باورهای او را به میخ نقد کوبیدهاند! ایده محوری آنها در این کتاب این است که به طور کلی شرکتهای بزرگ، در مقایسه با شرکتهای کوچک، در زمینههای بهرهوری، نوآوری و ایجاد شغل بهتر عمل میکنند. به باور نویسندگان، کسب و کارهای بزرگ موتورهای اصلی رفاه و نوآوری هستند و ایدهآلسازی کسبوکارهای کوچک بر اساس ایدئولوژیهای منسوخ و مصلحتهای سیاسی برخی افراد است. آنها معتقدند شرکتهای بزرگ به طور چشمگیری از شرکتهای کوچک مولدترند و به کارکنان خود دستمزد بیشتری میدهند. این کتاب ایده اینکه کسبوکارهای کوچک منبع اصلی ایجاد شغل هستند را رد میکند و میگوید در حالی که آنها مشاغل زیادی ایجاد میکنند، مشاغل زیادی را نیز از بین میبرند زیرا بیشتر آنها شکست میخورند و درواقع شرکتهای بزرگ و معتبر منبع پایدارتری برای اشتغال هستند. کتاب ادعا میکند که شرکتهای بزرگ، با توانایی خود در بسیج منابع قابل توجه، نوآورتر هستند. همچنین به زعم اتینکسون و لیند، مهمترین شرکتهای کوچک، استارتاپهای فناوری هستند و موفقیت آنها به مقیاسپذیری یا وابستگی به شرکتهای بزرگ بستگی دارد.
این کتاب طرفدار بیطرفی اندازه در سیاستهای دولتی است به این معنا که خواهان پایاندادن به یارانهها و مقررات ویژهای است که به نفع شرکتهای کوچک اما به ضرر بهرهوری و رشد اقتصادی است.
اما به راستی در ایران، سیاستهای دولتی و استقبال مردمی باید به سمت حمایت چه مقیاسی از کسب و کارها باشد؟
شاید بتوان گفت مسئله اصلی در اقتصاد ایران، مقیاس و اندازه کسب و کار نیست. بلکه مهمترین مسئله در اقتصاد ایران عبارت است از عدم وجود یک اقتصاد مردمسالار؛ به این معنا که ضعف در «کارایی اقتصادی» و نیز به معنی واقعی کلمه عدم «مشارکت فعال مردمی در اقتصاد»، هر دو مهمترین مسئله اقتصاد ایران هستند. حال با این توصیف دیگر مهم نیست که اقتصاد کوچکمقیاس یا متوسط مقیاس یا بزرگمقیاس باشد. مهم این است دو شرط کارایی و مشارکت مردم در اقتصاد برقرار باشد. این دو باید توأمان مثل دو بال پرنده با هم حرکت کنند و هیچکدام نمیتوانند فدای دیگری شوند؛ در صورت فدا شدن یکی و بقای دیگری، اساساً پیشرفت اقتصادی به معنای واقعی کلمه رخ نمیدهد.
با مرور دو کتاب نامبرده در قسمت قبل نیز میتوان در بسیاری از موارد، در نقد کتب به یکدیگر تأمل کرد. «کوچک زیباست» بیشتر بر جنبه اجتماعی اقتصاد تأکید میکند که در ادبیاتی صحیحتر و کاملتر، آن را مردمی مینامیم. از طرفی «بزرگ زیباست» دغدغه کارایی و رشد اقتصادی را دارد و با وجود پذیرش ضعفها و انتقاداتی در کسب و کارهای بزرگمقیاس، فدا شدن و از بین رفتن کسب و کارهای کوچک را برای رشد اقتصادی جایز میداند.
در مردمی بودن اقتصاد، اگر بتوانیم راههای مشارکت آحاد مردم در اقتصاد را به معنای واقعی کلمه باز کنیم، آن وقت به سمت عدالتبنیان کردن اقتصاد پیش رفتهایم. رهبر انقلاب فرمودهاند:
«..آحاد مردم، قشرهای ضعیف مردم، چگونه میتوانند در فعّالیّتهای اقتصادی همکاری کنند. بهترین راهِ عدالتبنیان کردنِ اقتصاد همین است. اینکه ما روی مسئلهی عدالت که اساس کار اقتصاد در اسلام عدالت است ــ «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط» ــ [تأکید میکنیم،] عدالتبنیان کردن از این راه به وجود خواهد آمد؛ بتوانیم امکان کار کردن و درآمد کسب کردن را برای همهی مردم فراهم کنیم. » (۸)
در اهمیت رشد اقتصادی مقام معظم رهبری مدظله، آن را به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی کشور ذکر کردهاند و بهبود آن را نشانهای از پیشرفت کشور برشمردهاند.
«اینکه طبق قضاوت مراکز بینالمللی مالی، رشد اقتصادی ایران از نزدیک به صفر برسد به پنج درصد، این یک افتخار ملّی است، این یک عزّت ملّی است، این نشاندهندهی پیشرفت کشور است. » (۹)
نکته مهم در اینجاست که رهبر انقلاب رشد اقتصادی را به تنهایی برای بهبود وضع معیشت مردم کافی نمیدانند و آن را با نکته قبلی یعنی مشارکت و عدالت مؤثر میبینند:
«البتّه رشد اقتصادی بهتنهایی هم کافی نیست؛ یعنی برای اینکه در وضع زندگی مردم و معیشت مردم و طبقات ضعیف یک تحوّلی صورت بگیرد، صرفاً رشد اقتصادی کافی نیست، بلکه چیزهای دیگری هم لازم است: برابری فرصتها برای دستیابی به امکانات؛ این از جملهی کارهای بسیار مهم است؛ برای مشارکت، امکانات در سطوح مختلف به نحو صحیح و عادلانهای تقسیم بشود. » (۱۰)
باید گفت اقتصاد ایران بوم و اقتضائات خاص خودش را دارد. بنابراین «فرق است بین استفاده کردن از تجربیات دیگران، با پیروی از مدلهای تحمیلی و القایی و غالباً هم منسوخ (۱۱) » و «نوآوری نظام ما همین است که میخواهیم عدالت را با توسعه و با رشد اقتصادی در کنار هم و با هم داشته باشیم و اینها با هم متنافی نیستند. (۱۲) » پس ما میتوانیم و باید به دنبال ایدههای مشارکت مردم در تولید و به طور خاص سرمایهگذاری برای تولید، باشیم. باید صرفه و کارایی و نیز نقش برجسته مردم در اقتصاد را مدنظر قرار دهیم. اگر میبینیم در کسب و کارهای کوچکمقیاس ضعف و ناکارایی وجود دارد، با نظارت و هدایت میتوانیم و باید آنها را اصلاح کنیم نه این که آنها را از اقتصاد حذف کنیم. از طرفی اگر میبینیم کُمیت کسب و کارهای بزرگمقیاس در مشارکت مردمی و عدالت لنگ است، با هدایت و نظارت نیز میتوانیم و باید آنها را اصلاح و راههای مشارکت مردمی را در آنها باز کنیم، نه آن که به این بهانه آنها را تضعیف کنیم.
پینوشت:
۱) سخنرانی نوروزی در جمع اقشار مختلف مردم (۰۱/۰۱/۱۴۰۴)
۲) همان
۳) Small Is Beautiful; Economics as if People Mattered
۴) Big Is Beautiful; Debunking the Myth of Small Business
۵) Ernst Friedrich Schumacher
۶) Robert David Atkinson
۷) Michael Lind
۸) بیانات در دیدار مسئولان نظام (۱۵/۰۱/۱۴۰۲)
۹) بیانات در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت (۳۰/۰۲/۱۴۰۴)
۱۰) بیانات در دیدار مسئولان نظام (۱۵/۰۱/۱۴۰۳)
۱۱) رهبر معظم انقلاب مدظله، بیانات دیدار با نمایندگان هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی (۲۷/۰۳/۱۳۸۳)
۱۲) رهبر معظم انقلاب مدظله، بیانات دیدار با رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت (۰۴/۰۶/۱۳۸۳)
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.