🔸 تا کنون بارها عرض کردهایم که یکی از مهمترین تفاوتهای تمدن مدرن با تمدن اسلامی، در گزاره بنیادین و محوری: *لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلقِسطِ* (۲۵حدید) است.
مدل مدیریتی اسلام به این شکل است که واحدهای مدیریتی را *کوچک، پراکنده و غیر تمرکز* می کند. آنگاه وظایف را به همه میسپارد و ازین رهگذر، #مشارکت_حداکثری ایجاد میکند، مردم را رشد میدهد و ظرفیتها را فعال میکند. مدرنیته در مقابل، واحدهای مدیریتی را کلان و متمرکز میکند و با این روش، قریب به اتفاق مردم را از #مشارکت کنار مینهد و بسترهای رشد را عقیم میکند.
فیالمثل برای دفاع از کشور، یک #ارتش منسجم متمرکز ایجاد میکند، انسانها را استخدام میکند و وظیفه دفاع را تنها به آنها میسپارد. اما اسلام، دفاع را بر عهده همگان میگذارد و مردمش را با: *جَٰهَدُواْ بِأَموَٰلِهِمۡ #وَأَنفُسِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ* (۱۵حجرات) پرورش میدهد. امری که در اندیشه فقیه تمدنی عصر ما با عنوان #بسیج ظهور و بروز یافت.
باز در نظام تولید مدرن، #کارخانه کلان متمرکز را داریم با نتیجهای واضح: یک ارباب و مالک با کسب سود حداکثری و صدها کارگرِ بله قربانگو و بیاختیار با سودی حداقلی. همین مدل تولید متمرکز، یکی از اصلیترین ریشههای *نظام سرمایهداری*، نابود کننده عدالت و ایجاد کننده فاصله طبقاتی است.
در اسلام اما با تربیت انسانها بر اساس #مشاغل_برتر مانند *کشاورزی، باغداری و دامداری*، مکروه دانستن اجیر و استخدام دیگران شدن (کافی ج۵ص۹٠) و لزوم #نظارت هر فرد به غذایی که میخورد (عبس۲۴)، یک نظام تولیدی غیرمتمرکز، سبک، ارزان و بسیار باکیفیت طرح ریزی میشود. با نظام تولیدی اسلام، #مشارکت_حداکثری در تولید *غذای طیب* ایجاد میشود و ضمنا هر کسی آقای خودش است، همانطور که خدا او را آقا و آزاد آفریده (نامه۳۱ نهج البلاغه).
مثال دیگر این نزاع تمدنی در مدل *توزیع و بازار* است. مدرنیته هرچه بیشتر پیش میرود، بازارهایی متمرکزتر، بزرگتر و در نتیجه گرانتر درست میکند. #مگامال هایی که برای حدود نود درصد مردم، امکان خرید یک غرفه هم در آنها وجود ندارد. چرا که بسیار کم است و در نتیجه گران. به همین راحتی در عرصه توزیع و بازار هم #مشارکت_حداکثری را از دست میدهید.
اما اسلام عزیز و مردمی، درست در نقطه مقابل تمدن طاغوتی انحصاری، *بازار پراکنده فراوان* #رایگان میسازد و در اختیار همه مردم قرار میدهد (کافی ج۵ص۱۵۵).
میتوان دهها مثال دیگر هم آورد. مثلا میتوان مدل معیوب و پر اشکال و متمرکز #سدسازی را با مدل پیشرفته، پراکنده و سبُک #آب_انبار داری مقایسه کرد و امثله دیگر.
در همین راستا و با توجه به اینکه در ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام هستیم، باید توجه کنیم که *اسلامیترین مدل برپایی مجالس سوگواری، آنست که نیروهای بیشتری را درگیر خود کند و از ظرفیت انسانهای بیشتری استفاده کند.* با توجه به مسائل فوقالذکر، *باید به دنبال تکثیر هیئتها باشیم نه تکبیر آنها!*
هیئت کلان متمرکز، جدای از اشکالات متعددی که دارد، نمیتواند بسترساز خوبی برای «لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلقِسطِ» (۲۵حدید) باشد.
اما هیئتهای کوچک و #روضه_های_خانگی، میتواند یکی از مهمترین عوامل #مشارکت_حداکثری در مراسم انسانساز محرم باشد. فیالمثل فلان هیئت که بیست سی هزار نفر مستمع دارد و تنها با یک سخنران و یک مداح مدیریت میشود، در صورت تبدیل به روضههای خانگی کوچک بیست سی نفره، بسترساز تربیت *حدود هزار و پانصد مداح و همین تعداد سخنران* است. به جای پرداخت هزینههای سنگین سیستم صوتی، در بسیاری از موارد، حتی نیازمند یک بلندگوی ساده هم نیست. به جای استخدام یک یا چند تیم خبره آشپزی، مدل روضه خانگی هزاران هزاران نفر را درگیر پخت غذای مجلس سیدالشهدا علیه السلام میکند. بدیهی است که کیفیت غذای مجالس کوچک، بسیار بهتر از غذاهایی است که برای هیئتهای بزرگ طبخ و آماده میشود. چه اینکه حجم کار اندک است و سبک. از دیگر سوی هرکسی برای اهالی خانه و همسایههای خودش غذا تهیه میکند که موجب دقت و اهتمام بیشتر است.
باز برخلاف #مگا_هیئتها، برپایی جلسات خانگی کوچک، قریب به اتفاق کوچه خیابانهای شهر را بهرهمند از حال و هوای روضه و ذکر معارف اهل بیت علیهم السلام میکند.
البته که میتوان به فواید بیبدیل دیگری هم اشاره کرد. امید که با برپایی #روضه_های_خانگی، شاهد #مشارکت_حداکثری و بهرهمندی حداکثری از این فرصت گرانقدر شویم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.