سید حسن ابراهیمی مقدم عضو ستاد حکمرانی مردمی استان ایلام
🔸میتوان از سخنان امام (ره) که فرمودند: «در صورتی که نظام اسلامی با جهتگیریهای کلیاش بتواند دست زالو صفتان را از حریم رنج دیدگان و گرسنگان کوتاه نماید و مستضعفان را بر مقدرات خودشان حاکم و مسلط گرداند و تودههای میلیونی مردم محروم را در تولید و تلاش و خلاقیت و ابتکار دخیل نماید بزرگترین عامل تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرایش آنها به اخلاق کریمه و ارزشهای متعالی و فرار از تملق گوییها را پدید آورده است» متوجه نقش اقتصاد در انقلاب اسلامی شد.
🔹 این نکته بسیار حائز اهمیت است که هرگاه اقلیتی بر اکثریتی حکمرانی اقتصادی داشته باشند میتوانند حکمرانی سیاسی نیز داشته و حتی نگاه فرهنگی جامعه را نیز در دست خود داشته باشند؛ لذا بایستی شرایط را به گونهای فراهم کرد که هرکس خودش مسلط بر فرایند تولید و معیشت خود باشد.
تا زمانی که سلطه اقتصادی طبقه بهرهمند بر طبقه مستضعف را از بین نبریم، سلطه سیاسی و فرهنگی آن را نیز نمیتوانیم از بین ببریم.
🔸 این ایده و نظریه در کلام امام و شاگردان امام و در قانون اساسی جمهوری اسلامی کاملا تجلی پیدا کرده است؛ بطوریکه فصل چهارم قانون اساسی را میتوان فصل اقتصاد قانون اساسی نامید، اقتصاد قانون اساسی به دنبال توانمند کردن همه مردم است.
قبل از انقلاب اسلامی قدرت اقتصادی در دست طبقه محدودی از جامعه بود و این امر باعث شده بود که یک اقلیتی بتوانند با استفاده از امکانات موجود بر اکثریتی حکمرانی نمایند.
🔹 شرط رسیدن به اقتصاد مردمی، همگانی کردن ابزار تولید است. یعنی باید ابزار کار را در اختیار همه افراد قرار داد تا هرکسی مالک آن ارزشی باشد که تولید میکند و این امر باعث جلوگیری از استثمار افراد توسط بخش خصوصی یا دولتی میشود.
جامعهای که به اقتصاد خویشفرما رسیده باشد و همه افراد آن مالک سرمایههای اقتصادی باشند، فرد به فرد جامعه، هم به لحاظ تعادل اقتصادی و هم از لحاظ آرامش اجتماعی، بهرهمند خواهند بود.
امید است که آنچه در اقتصاد قانون اساسی مطرح شده است را به درستی پیاده کنیم تا به آن اقتصاد اسلامی مدنظر که در آن تقریبا همه مردم در یک سطح زندگی هستند برسیم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.