۱. امام دوازده بهمن ۵۷ وارد ایران شد. دقیقا دو ماه بعد در دوازده فروردین #رفراندوم برگزار کرد و نظریه حکومتش را به رای مردم گذاشت. در حالیکه شمال کشور و سمت ترکمن، مرزهای غربی و شرقی همه در آتش تجزیهطلبی میسوخت. بعد در همین سال ۵۸ سه انتخابات قانون اساسی، مجلس و ریاست جمهوری برگزار کرد. حتی این قانون اساسی منتخب مردم بود که رهبری امام را قانون کرد و بر مقبولیت آن صحه گذاشت. امام از همان روز اول کار را با #اعتمادبهمردم به مردم سپرد.
۲. امام #پیروزی را نه کار خود بلکه #کارخدا میدانست. «خرمشهر را خدا آزاد کرد». شنها در ماجرای طوفان شن طبس «مامور الهی» بودند و…
۳. در قاموس امام #شکست وجود نداشت. اگر ناکامی هم بود #عدمالفتح بود. برای امامی که به تکلیف الهی عمل میکرد پیروزی و شکست برای خدا موجب سعادت بود. به همین خاطر او خود را «مامور به تکلیف» و نه «نتیجه» میدانست.
۴. امام #دلوعقل مردم را باهم میخواست. به همین خاطر اجازه نمیداد و موافق نبود تا در مسیر مبارزه کسی دست به اسلحه ببرد. برای همین برای رسیدن به هدفش ۱۵ سال صبر کرد تا مردم با سینههای ستبر در مقابل ژ۳ شعار «گل جواب گلوله» بدهند.
این ۴ عنصر پاسخ به یک راز و معماست. چرا با وجود سختیها و این همه جنگ روانی راهپیمایی ۲۲بهمن اینگونه میشود؟ پاسخ این راز در همین چهار عنصر نهفته است. ملتی که الف. دل و عقلش با هم رشد کرد. ب. رهبرش نگاهش و همه قدرتش و شکست و پیروزیش را از خدا میداند. ج. ملتی که خود را شریک غم و سختی و شادی و پیروزی جمهوری اسلامی از همان روز شروع میداند؛ حضورش در راهپیمایی ۲۲ بهمن چیز عجیبی نیست.
به همین خاطر هم آن حکیم به مسولان بارها گوشزد کرد راه عبور از مشکلات سپردن کارها به خود مردم است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.